کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تپه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tappe ۱. (زمینشناسی) برآمدگی کمارتفاع پوستۀ زمین.۲. هر چیز انباشتهشده بر روی هم.
-
واژههای مشابه
-
تپه ماهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tappemāhur زمین پستوبلند.
-
جستوجو در متن
-
لو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lo[w] پشته؛ تپه.
-
آکام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعالجمعِ اَکَمَه] [قدیمی] 'ākām تلها؛ تپهها؛ پشتهها.
-
کتل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] kotal پشته؛ تل؛ تپۀ بلند.
-
پرندک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برندک› [قدیمی] parandak تپه؛ پشته؛ تل.
-
ربوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ربوَة] [قدیمی] rabve زمین بلند؛ پشته؛ تپه.
-
برندک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پرندک، بردنگ، بردک› [قدیمی] barandak تپه؛ پشته؛ تل؛ کوه کوچک.
-
ریگ پشته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) rigpošte تپه و تودۀ ریگ؛ پشتۀ ریگ.
-
شیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) šile شیاری که در دامنۀ تپه بر اثر بارندگی پدید آمده باشد.
-
تل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: تِلال و تُلُول و اَتلال] (زمینشناسی) tal[l] تودۀ بزرگ خاک یا شن؛ تپه؛ پشته.
-
لویر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lavir ۱. پیشآمدگی زمین در کنارۀ گودال.۲. پشته؛ تپه.
-
دوله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] do[w]le ۱. پشته؛ تپه.۲. زمین سربالا یا سراشیب.۳. گودال.