کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَّعْمَلُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تعمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'ammol ۱. به کار پرداختن.۲. به تکلف به کاری پرداختن و سختی کشیدن.
-
واژههای همآوا
-
تعمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'ammol ۱. به کار پرداختن.۲. به تکلف به کاری پرداختن و سختی کشیدن.
-
تامل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'ammol ۱. اندیشه کردن؛ فکر کردن.۲. درنگ کردن.۳. دقت کردن در امری.۴. دوراندیشی.