کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَارَةً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāre = تارم
-
تاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāre = تار۱
-
تاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāre = تارَک
-
تاره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] tāre = تاریک
-
واژههای همآوا
-
تارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تارة، جمع: تارات] ‹تاره› [قدیمی] tārat هنگام؛ دفعه؛ مرة؛ یکبار.