کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تيار تحتي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] tayyār موج؛ موج دریا.
-
تیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مغولی] ‹طیار› tayyār, ti(a)yār ۱. آماده؛ مهیا؛ ساخته.۲. مالش.۳. مالش دادن و لوله ساختن تریاک.〈 تیار کردن: (مصدر لازم) آماده ساختن؛ مهیا کردن.