کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توپ و توپ بندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شلیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹شلک› šellik ۱. خالی کردن توپ یا تفنگ.۲. (اسم) [مجاز] صدای ناگهانی و بلند خنده.〈 شلیک کردن: (مصدر لازم و مصدر متعدی) آتش کردن و رها کردن گلوله از توپ یا تفنگ؛ تیراندازی کردن با توپ یا تفنگ.
-
بادلیج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹بادلیجه› [قدیمی] bādlij نوعی توپ که با گلوله و باروت پر کنند.
-
توپچی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] tupči سربازی که پشت توپ قرار میگیرد و با آن تیراندازی میکند.
-
واترپولو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: water-polo] (ورزش) vāterpolo نوعی ورزش شبیه فوتبال، که در استخر بزرگی بین دو دستۀ هفتنفری صورت میگیرد. توپ با دست پاس داده میشود و هریک از بازیکنان سعی دارند توپ را داخل دروازۀ حریف کنند.
-
بدمینتون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: badminton] (ورزش) badminton نوعی ورزش دو یا چندنفره، در زمینی مستطیلیشکل که با راکت و توپ پردار انجام میشود.
-
سرپر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ تهپر] sarpor ویژگی تفنگ شکاری یا توپ که باروت و گلوله را از سر لوله داخل آن کنند.
-
مدفع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مدافع] medfa' ۱. (نظامی) آلت دفاع از قبیل توپ و تفنگ.۲. [قدیمی] آلت دفع.
-
راکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: raquette، مٲخوذ از عربی: راحَة] (ورزش) rāket وسیلهای که در بازی تنیس و پینگپونگ بهدست میگیرند و با آن به توپ ضربه میزنند.
-
پنالتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: penalty] penālti ۱. جزا.۲. (ورزش) در فوتبال، نقض عمدی مقررات بازی از طرف مدافعان دروازه. هرگاه در داخل محوطۀ ۱۸ قدم یا منطقۀ پنالتی خطایی صورت بگیرد داور دستور میدهد توپ را در نقطۀ پنالتی بکارند و یک تن از دستۀ مقابل توپ را به داخل د...
-
اسکواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: squsah] (ورزش) 'eskuāš نوعی بازی شبیه تنیس که با توپ و راکت در یک چهاردیواری به عرض ۵/۱۸ و طول ۳۲ صورت میگیرد.
-
بسکتبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: basketball] (ورزش) basketbāll نوعی ورزش گروهی که با دو تیم پنجنفره و در زمینی مستطیلشکل انجام میشود و هر گروه سعی میکنند توپ را وارد حلقۀ تیم مقابل کند.
-
خمپاره انداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (نظامی) xompāre'andāz نوعی توپ سبک که گلوله را به ارتفاع زیاد و با مسیر خمیده میاندازد و بیشتر توسط پیادهنظام به کار میرود.
-
تیررس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tire(a)s مسافتی که تیر بُرد کند و به هدف برسد؛ انتهای مسافتی که گلوله پس از خارج شدن از توپ یا تفنگ به آن برسد و از آن بیشتر نرود.
-
آبشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšār ۱. (زمینشناسی) آب جوی یا رود که از جای بلند به پایین فروریزد.۲. (ورزش) در والیبال، تنیس، و پینگپنگ، نوعی ضربۀ محکم و سریع برای حمله و سرازیر کردن توپ.
-
ماسوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ماشوره› māsure ۱. نی باریک.۲. لولۀ باریک و کوتاه.۳. آلتی در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده میشود.۴. (نظامی) آلتی در توپ و تفنگ.