کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توشح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توشح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tavaššoh ۱. آویختن شمشیر یا حمایل به شانه.۲. جامه به دوش افکندن.
-
واژههای همآوا
-
توشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹توش› tuše ۱. زاد؛ ذخیره و تدارک.۲. خوراک اندک؛ خوراکی که در سفر با خود بردارند.