کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توبه کاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توبه شکن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] to[w]bešekan ۱. آنکه توبۀ خود را بشکند و دوباره مرتکب گناه شود.۲. آنچه سبب شکستن توبه شود.
-
توبه کار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] to[w]bekār کسی که از گناه پشیمان شود و از آن دست بردارد؛ توبهکننده.
-
جستوجو در متن
-
بازگشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) bāzgašt بازگرد؛ برگشتن از جایی؛ مراجعت؛ عود.بازگشتن۱. بازگردیدن؛ برگشتن.۲. برگشتن از جایی؛ مراجعت کردن.۳. [قدیمی، مجاز] توبه کردن.۴. [قدیمی] از کاری دست برداشتن.۵. [قدیمی] منصرف گشتن.