کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: توپال] ‹توپال› [قدیمی] tubāl ریزههایی که از مس یا آهن تفته هنگام کوبیدن و چکش زدن آن میریزد؛ بُراده.
-
واژههای مشابه
-
توبال النحاس
فرهنگ فارسی عمید
[معرب. فارسی] [قدیمی] tubālonnohās ۱. ریزههایی که از مس تفته هنگام چکش زدن میپاشد.۲. کفی که در روی مس ذوبشده در کوره پیدا میشود.
-
جستوجو در متن
-
توپال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tupāl = توبال
-
سونش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] suneš ریزههای فلز که هنگام سوهان کردن و سودن آن به زمین میریزد؛ براده؛ سناو؛ سخاله؛ توبال: ◻︎ بر سَرْش یکی غالیهدان بگشاده / وآکنده در آن غالیهدان سونش دینار (منوچهری: ۱۵۴).