کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیهکننده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تهیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تهیِئَة] tahiy[y]e مهیا کردن؛ آماده ساختن.
-
کننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kanande کسی که چیزی را از جایی یا از چیزی بکند.
-
کننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] konande کسی که کاری را انجام میدهد.
-
پاک کننده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) pākkonande آنکه چیزی را پاک و تمیز کند.
-
جستوجو در متن
-
منیزیوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: magnésium] (شیمی) manyaziyom فلزی نقرهایرنگ، سبک، غیرقابل تورق و مفتول شدن که در هوا با نور خیرهکنندهای میسوزد و در تهیۀ آلیاژهای سبک و باتریسازی به کار میرود.