کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تهیِئَة] tahiy[y]e مهیا کردن؛ آماده ساختن.
-
جستوجو در متن
-
مشکی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به مَشک) maški تهیهشده در مَشک.
-
توزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به توز، شهری قدیمی در فارس که در قرن هشتم هجری ویران گردید و در آن نوعی پارچۀ کتانی مرغوب میبافتهاند) ‹توجی› [قدیمی] tuzi تهیهشده در توز.
-
برغست با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برغستوا› [قدیمی] barqastbā آش برغست؛ نوعی آش تهیهشده از برغست.
-
برنجی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به برنج۱) berenji تهیهشده از برنج: شیرینی برنجی.
-
برنجی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به برنج۲) ‹برنجین› berenji تهیهشده از برنج: ظرف برنجی.
-
قلیه پوتی
فرهنگ فارسی عمید
[عربی، فارسی] [قدیمی] qal[i]yeputi نوعی خوراک که از جگر گوسفند تهیه میشود.
-
قیصوری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به قیصور، ناحیهای در هند که کافور آن معروف بوده) [قدیمی] qeysuri تهیهشده در قیصور: کافور قیصوری.
-
ماستینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) māstine خوراکی که از ماست و دوغ تهیه میشود.
-
خطی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به الخط، محلی در بحرین) [عربی: خطیّ] [قدیمی] xatti تهیهشده در الخط: نیزۀ خطی.
-
خاله بی بی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. ترکی] [قدیمی] xālebibi نوعی آش که از آرد و برنج تهیه میشود.
-
منبک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصحفِ منبل؟] ‹مینک› [قدیمی] membak گیاهی که از آن جارو تهیه میشود.
-
مومین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به موم) [معرب. فارسی] [قدیمی] mumin تهیهشده از موم؛ مومی.
-
مهیاوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ماهیابه، مهیابه، مهیوه› [قدیمی] mahyāve خوراکی که از ماهی تهیه میشود.