کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tahavvor ۱. شجاعت؛ دلیری.۲. [قدیمی] گستاخی؛ بیپروایی.۳. [قدیمی] بهواسطۀ بیپروایی دچار حادثه و آسیبی شدن.۴. [قدیمی] ستم.
-
واژههای همآوا
-
طهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahur ۱. طهارت؛ پاک کردن؛ پاکیزه کردن.۲. (صفت) آنچه با آن طهارت میکنند؛ آنچه سبب پاکی میشود؛ آنچه با آن چیزی را میشویند و پاک میکنند، مانند آب.
-
جستوجو در متن
-
متهورانه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] mote(a)havverāne از روی تهور و بیباکی؛ بیباکانه؛ گستاخانه.
-
تیوا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تیوای› [قدیمی] tivā تهور؛ بیپروایی؛ بیباکی.