کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهنیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهنیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تهنِئَة] tahniyat مبارکباد گفتن؛ شادباش گفتن؛ تبریک گفتن.
-
جستوجو در متن
-
تهانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tahāni به هم تهنیت گفتن.
-
شادباش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، شبه جمله) šādbāš ۱. تبریک؛ تهنیت.۲. (اسم) [قدیمی] روز بیستوششم از ماههای فلکی.〈 شادباش گفتن: خوشباش گفتن؛ تبریک و تهنیت گفتن.
-
مبارک باد
فرهنگ فارسی عمید
(جمله) [عربی. فارسی] mobārakbād ۱. خجسته باد؛ فرخنده باد.۲. (اسم، اسم مصدر) تهنیت.
-
افتنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eftenān ۱. (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر در ضمن شعر چند مضمون مختلف مانند تهنیت و تعزیت یا مدح و هجا بیاورد.۲. [قدیمی] سخن گوناگون آوردن.
-
مبارک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mobārak ۱. بابرکت؛ برکتیافته؛ خجسته؛ فرخجسته؛ فرخنده.۲. عنوانی احترامآمیز برای اعضای بدن: دست مبارک، خاطر مبارک.۳. (شبه جمله) برای بیان تهنیت به کار میرود: عیدتان مبارک.۴. فرخنده؛ خجسته (در ترکیب با کلمۀ دیگر): مبارکقدم.۵. (...