کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگ شق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تنگ سالی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] tangsāli = قحطسالی
-
تنگ نفس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) tangnafas کسی که مبتلا به تنگی نفس است.
-
تنگ یاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] tangyāb چیزی که بهدشواری بهدست آید؛ کمیاب.
-
هم تنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مرکب از هم (پیشوند) + تنگ (= لنگۀ بار)] [قدیمی] hamtang ۱. هریک از دو لنگۀ بار که با هم برابر و هموزن است.۲. [مجاز] همسنگ؛ هموزن؛ برابر.