کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تنگ دل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] tangdel افسرده؛ اندوهگین؛ غمناک.
-
تنگ روزی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] tangruzi فقیر؛ مسکین؛ مستمند.
-
تنگ سال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] tangsāl = قحطسالی
-
تنگ سالی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] tangsāli = قحطسالی
-
تنگ نفس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) tangnafas کسی که مبتلا به تنگی نفس است.
-
تنگ یاب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] tangyāb چیزی که بهدشواری بهدست آید؛ کمیاب.
-
هم تنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مرکب از هم (پیشوند) + تنگ (= لنگۀ بار)] [قدیمی] hamtang ۱. هریک از دو لنگۀ بار که با هم برابر و هموزن است.۲. [مجاز] همسنگ؛ هموزن؛ برابر.
-
جستوجو در متن
-
کوتاه بین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] kutāhbin تنگچشم؛ نظرتنگ.
-
ضیق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی، مجاز] zayyeq تنگنظر.
-
بی حضور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] bihozur تنگدل و افسرده.
-
کوته نظر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] ‹کوتاهنظر› [مجاز] kutahnazar تنگنظر؛ بخیل؛ ممسک.
-
کوچه پس کوچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kučepaskuče کوچههای تنگ یکی پس از دیگری؛ کوچۀ باریک.
-
کوفجان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kufjān ۱. قفس.۲. جای تنگ.
-
دل تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] deltangi افسردگی؛ تنگدلی؛ اندوهگینی.
-
عوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'avaz تنگدستی؛ نیازمندی.