کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] ce(a)šmtangi ۱. بخل.۲. حسد.۳. حرص؛ آزمندی.
-
دست تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] dasttangi تنگدستی؛ تهیدستی؛ بیچیزی.
-
دل تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] deltangi افسردگی؛ تنگدلی؛ اندوهگینی.
-
نفس تنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] (پزشکی) nafastangi مرضی که شخص به سبب آن به سختی نفس میکشد؛ ضیقالنفس؛ نفستنگ بودن.
-
جستوجو در متن
-
دندیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] dandidan ۱. زیر لب و آهسته با خود حرف زدن.۲. با خود حرف زدن از روی خشم و دلتنگی؛ غرغر کردن؛ لندیدن؛ لندلند کردن.
-
تجدید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tajdid ۱. نو کردن؛ تازه کردن.۲. از سر گرفتن امری یا کاری؛ از نو آغاز کردن.۳. (اسم) درسی که در آن نمرۀ قبولی کسب نشده است.۴. تکرار.〈 تجدید مطلع: (ادبی) آوردن مطلع دیگر در یک قصیده بهواسطۀ ناتمام ماندن مقصود و مطلب یا تنگی قافیه...
-
ضرر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] zarar ۱. [مقابلِ نفع] گزند؛ نقصان؛ زیان.۲. تنگی و بدحالی.〈 ضرر زدن: (مصدر لازم) زیان رساندن.〈 ضرر کردن (کشیدن): (مصدر لازم) زیان دیدن؛ زیان بردن.
-
تقتیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taqtir ۱. نفقه را بر عیال تنگ گرفتن؛ عیال و اولاد را در تنگی معیشت قرار دادن؛ در دادن نفقه بخیلی کردن.۲. برانگیختن بوی مانند بوی بریانی، گوشت پخته، استخوان، و بخور.
-
پیوند
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ پیوستن) [پهلوی: patwand] ‹پدوند› peyvand ۱. = پیوستن۲. (اسم مصدر) اتصال؛ پیوستگی؛ همبستگی.۳. (اسم مصدر) ازدواج؛ وصلت: پیوندتان مبارک باد.۴. (اسم مصدر) (زیستشناسی) اتصال جوانه یا شاخۀ درختی به شاخه یا ساقۀ درخت دیگر که از همان نوع یا شبیه ...