کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tond ۱. [مقابلِ کُند] توٲم با شتاب؛ سریع.۲. شدید؛ قوی: آفتاب تند.۳. دارای سرازیری بسیار.۴. [مجاز] دارای رنگ چشمگیر: قرمز تند.۵. [مجاز] زشت؛ ناخوشایند: ◻︎ فرخزاد بفزود گفتار تند / دل مردم پرخِرد کرد کند (فردوسی: ۸/۶۴).۶. [مجاز] خشمگین.۷. دارای ...
-
جستوجو در متن
-
رخیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] raxidan تند نفس کشیدن؛ نفس تند زدن از تند رفتن یا برداشتن بار سنگین.
-
عاصف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] 'āsef ۱. تند؛ شدید.۲. (اسم) باد تند و شدید.
-
جفجف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] jafjaf باد تند.
-
بادکردار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] bādkerdār تند و تیز؛ تندرو.
-
پررنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ کمرنگ] porrang آنچه رنگ تند و تیره دارد.
-
سیز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مقابلِ کند] ‹سیس، سیزان› [قدیمی] siz تند؛ تیز؛ چابک.
-
راک اندرول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: rock-and-roll] (موسیقی) rāk[']androl نوعی موسیقی یا رقص با حرکات تند.
-
وابل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] vābel ویژگی باران تند و شدید.
-
عرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'arem تند و شدید به ویژه در مورد سیل.
-
هروله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: هرولَة] [قدیمی] harvale تند راه رفتن؛ نوعی حرکت بین راه رفتن و دویدن.
-
تیزبال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] tizbāl پرندهای که بسیار تند و سریع پرواز کند؛ تیزپر.
-
تیزپر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] tizpar پرندهای که تند و سریع پرواز کند؛ تیزبال.
-
آلگرو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: allégro] (موسیقی) 'ālegro قسمتهای تند و سبک و بانشاط در موسیقی سنفونیک.