کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تموز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تموز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُریانی] tamuz ۱. ماه دهم از ماههای رومی برابر مرداد.۲. ماه هفتم از سال شمسی کشورهای عربی، بین حزیران و آب، مطابق با ژوئیه، دارای ۳۱ روز.۳. [قدیمی، مجاز] تابستان؛ موسم گرما.
-
جستوجو در متن
-
باحورا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: باحوراء، معرب. مٲخوذ از سریانی] [قدیمی] bāhurā گرمای سخت تموز؛ شدت گرما در تابستان.
-
باحوری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به باحور) [معرب. فارسی] [قدیمی] bāhuri ۱. روز بسیارگرم.۲. شدت گرمای تموز.
-
باحور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سریانی] [قدیمی] bāhur ۱. سختی گرما در تابستان؛ گرمای سخت تموز.۲. بخاری که در هوای گرم از زمین بلند میشود.
-
حزیران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سُریانی] hazirān از ماههای سُریانی یا رومی، بین ایار و تموز؛ ماه ششم تقویم شمسی بعضی از کشورهای عربی، مطابق ماه ژوئن.
-
آب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سریانی] 'āb ۱. ماه یازدهم سال سُریانی یا رومی مطابق مردادماه.۲. ماه یازدهم از سال ملی یهود.۳. ماه هشتم در تقویم شمسی کشورهای عربی که بعد از تموز و پیش از ایلول و مطابق ماه اوت فرنگی است.
-
حجیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی، مُمالِ حجاز] (موسیقی) [قدیمی] hejiz = حجاز: ◻︎ شاهدان میکنَنْد خانهٴ زهد / مطربان میزنند راه حجیز (سعدی۲: ۴۶۱)، شمس حق و دین بتاب بر من و تبریزیان / تا که ز تف تموز سوزد پردۀ حجیز (مولوی۲: ۴۴۳).