کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمتع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمتع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tamatto' برخورداری یافتن؛ برخوردار شدن؛ حظ و بهره بردن؛ بهرهمند شدن.
-
جستوجو در متن
-
مستلذ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مستلذّ] [قدیمی] mostalez[z] کسی که از چیزی لذت میجوید؛ لذتگیرنده؛ تمتعبرنده.
-
ممتع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] momatte' ۱. آنکه بهره میدهد؛ آنکه فایده میرساند.۲. آنکه تمتع میبرد؛ بهرهور.
-
عمره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عمرَة] (فقه) 'omre نوعی حج که اعمال آن کمتر از حج تمتع یا حج اکبر و عبارت از احرام، طواف، و سعی بین صفا و مروه است؛ حج اصغر.
-
طواف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tavāf ١. (فقه) دور کعبه گشتن.٢. گرد چیزی گشتن؛ پیرامون چیزی گشتن؛ دور زدن.〈 طواف نسا: (فقه) از اعمال حج تمتع که پس از سعی میان صفا و مروه انجام میدهند و دو رکعت نماز میخوانند.
-
یوخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] yuxe خوشی و لذتی که هنگام جماع و در لحظۀ رسیدن به منتهای شهوت و تمتع بهدست میدهد؛ ربوخه: ◻︎ گرچه بدم مرد زیر میره در آن حال / همچو زنغر شدم ز یوخهٴ رعنا (سوزنی: لغتنامه: یوخه).
-
حج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حجّ] haj[j] ۱. (فقه) زیارت بیتالله در مکه با انجام اعمال خاص در زمانی معیّن.۲. بیستودومین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۷۸ آیه.〈 حج اصغر: (فقه) حج عمره. Δ زیرا اعمال آن نسبت به حج اکبر ناقص است.〈 حج اِفراد: (فقه) حج مردم ...