کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمامیخواهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمامی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] tamāmi تمام؛ همه.
-
کینه خواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) kinexāhi انتقامجویی.
-
پوزش خواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) puzešxāhi عذرخواهی.
-
خون خواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] xunxāhi به انتقام خون کسی که کشته شده قاتل او را کشتن یا خواهان مجازات او شدن.
-
عافیت خواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'āfiyatxāhi عافیتجویی؛ سلامتخواهی.
-
جستوجو در متن
-
استنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estenān راهخواهی.
-
کرستون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹قرسطون، فرستون، فرسطون› [قدیمی] karastun = قپان: ◻︎ خواهی به شمارش ده و خواهی به گزافه / خواهیش به شاهین ده و خواهی به کرستون (روحانی: شاعران بیدیوان: ۲۹۹).
-
استکثار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'esteksār افزونخواهی؛ زیادهطلبی.
-
ثار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی: ثٲر] [قدیمی] sār انتقام گرفتن؛ خونخواهی.
-
عافیت خواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'āfiyatxāhi عافیتجویی؛ سلامتخواهی.
-
صلح جویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] solhjuy(')i صلحطلبی؛ آشتیخواهی.
-
طوعااوکرها
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی: طَوعاً اَو کرهاً] [قدیمی] to[w]'an'o[w]karhan خواهینخواهی؛ خواهناخواه.
-
سپیدجامه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sepidjāme کسی که لباس سفید بر تن کند؛ سفیدپوش: ◻︎ مرد خداپرست که تقوی طلب کند / خواهی سپیدجامه و خواهی سیاه باش (؟: لغتنامه: سپیدجامه).
-
حرص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] hers ۱. زیادهخواهی؛ افزونطلبی.۲. [عامیانه] خشم.