کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تماشاگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تماشاگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹تماشاگه› [قدیمی] tamāšāgāh جای تماشا؛ محل تفرج؛ محل گشتوگذار.
-
جستوجو در متن
-
نظرگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] nazargāh ۱. دیدگاه؛ عقیده.۲. جای نظر کردن؛ جای نگریستن؛ تماشاگاه.