کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعزیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعزیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تعزیة] [قدیمی] ta'ziyat ۱. صبر و شکیبایی دادن به مصیبتدیده و دلجویی کردن او؛ تسلی دادن؛ تسلیت گفتن.۲. عزاداری کردن.
-
جستوجو در متن
-
ماتم پرسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] mātamporsi تعزیت؛ تسلیت.
-
سوگ نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سوکنامه› (ادبی، تئاتر) sugnāme نامهای که دربارۀ عزا و ماتم نوشته شود؛ تعزیتنامه.
-
افتنان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'eftenān ۱. (ادبی) در بدیع، آن است که شاعر در ضمن شعر چند مضمون مختلف مانند تهنیت و تعزیت یا مدح و هجا بیاورد.۲. [قدیمی] سخن گوناگون آوردن.