کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعزية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تعزیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تعزیَة] ta'ziye ۱. روضهخوانی، عزاداری، و برپا داشتن مجلس عزا برای هریک از امامان، مخصوصاً امامحسین.۲. (اسم) نمایشی با کلام منظوم یا آهنگین که مصائب ائمه به ویژه امامحسین را به تصویر میکشد.
-
تعزیه گردان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] ta'ziyegardān گرداننده و ادارهکنندۀ تعزیه؛ کارگردان تعزیه.
-
جستوجو در متن
-
معین البکا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: معینالبکاء] [منسوخ] mo'inolbokā کسی که تعزیه را اداره میکرد؛ تعزیهگردان؛ یاریدهندۀ گریه.
-
شبیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] šabih ۱. مانند؛ همانند.۲. تعزیه.
-
شبیه سازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] šabihsāzi ۱. ساختن چیزی از روی چیزی؛ ساختن نظیری از روی یک اثر ادبی.۲. ساختن شرایطی مصنوعی برای انجام دادن فرایندی.۳. تعزیهخوانی کردن؛ برگزار کردن تعزیه.