کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعریف کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بازارتیزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] bāzārtizi بازارگرمی؛ عمل تیز کردن یا گرم کردن بازار؛ تعریف بیشازحد از کالا برای جلب کردن مشتری.
-
انشاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'enšād ۱. خواندن شعر کسی برای دیگری.۲. شعر خواندن.۳. هجو کردن.۴. [قدیمی] راهنمایی کردن.۵. [قدیمی] تعریف گمشدهای را کردن و در طلب آن رفتن.