کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعاون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعاون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] ta'āvon به هم کمک کردن؛ یکدیگر را یاری کردن؛ مددکاری کردن.
-
واژههای همآوا
-
طاعون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) tā'un بیماری واگیردار و خطرناکی که با سردرد، لرز، تب شدید، سرگیجه، التهاب غدد لنفاوی، و تورم کبد و طحال همراه است و از طریق کک و موش به انسان منتقل میشود.
-
جستوجو در متن
-
تعاونی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به تعاون) [عربی. فارسی] ta'āvoni ۱. بر مبنای تعاون.۲. (اقتصاد) بنگاهی که با همکاری اعضای آن و برای تٲمین منافع تمامی اعضا راهاندازی و اداره میشود.۳. (اسم) هریک از شرکتهایی که بهوسیلۀ اتوبوس، و بعضاً سواری، به حمل مسافران برون...
-
تفاعل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tafā'ol ۱. در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه که مصدرهای این باب بیشتر بر اشتراک و همکاری، تفاهم و تعاون، یا اظهار امری برخلاف واقع دلالت دارد، مانندِ تجاهل، تمارض.۲. [قدیمی] تٲثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده.