کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصلب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tasallob سخت شدن؛ سفت شدن.〈 تصلب شرائین: (پزشکی) سفت و ستبر شدن دیوارۀ سرخرگها و تنگ شدن راه جریان خون که ممکن است باعث فشارخون شود و بیشتر مربوط به پیری و سالخوردگی است.
-
جستوجو در متن
-
توت فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [آرامی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) tutfarangi ۱. میوهای سرخرنگ و ترشطعم، شبیه توت و درشتتر از آن که ملین، ادرارآور، تصفیهکنندۀ خون، و مقوی اعصاب است و برای اشخاص کمخون و مبتلایان به بیماریهای سل، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، و تصل...