کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشیع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tašayyo' ۱. مذهب شیعه داشتن.۲. (اسم) = شیعه
-
جستوجو در متن
-
عتبه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: عتبَة، جمع: عتبات] [قدیمی] 'atabe ۱. آستانۀ در؛ آستانه؛ درگاه.۲. مقبرۀ هریک از امامان و بزرگان تشیع.
-
تبرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: تبرُّؤ] ‹تبرئ› tabarrā ۱. بیزاری جستن و دوری کردن.۲. (فقه) [مقابلِ تولا] در تشیع، دشمن شمردن دشمنان علیبن ابیطالب و فرزندانش.
-
امامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: امامة] 'emāmat ۱. پیشوایی در جامعه اسلامی از نظر مذهبی و اعتقادی.۲. پیشنمازی.۳. یکی از اصول اعتقادی تشیع که شامل اعتقاد به وجود امام و رهبری و پیشوایی اوست.
-
وصی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: وَصِیّ، جمع: اَوصیاء] vasi ۱. (فقه، حقوق) کسی که وصیتکننده او را برای اجرای وصیت خود تعیین میکند.۲. جانشین.۳. در تشیّع، امام علی که جانشین پیامبر اسلام است.
-
شفاعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شَفاعة] še(a)fā'at ۱. درخواست عفو یا کمک از کسی برای دیگری؛ خواهشگری؛ پایمردی.۲. در تشیع، اعتقادی مبنی بر اینکه معصومین میتوانند به اذن خداوند فرد را از وارد شدن به دوزخ نجات داده و او را مشمول غفران و رحمت الهی کنند.
-
احیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: احیاء] 'ehyā ۱. رونق دادن.۲. شبزندهداری کردن؛ شب را به عبادت گذراندن.۳. (اسم) در تشیع، هریک از شبهای نوزدهم، بیستویکم، و بیستوسوم ماه رمضان که در آن شبزندهداری و عبادت میکنند؛ شب قدر.۴. (شیمی) ترکیب شدن جسم با هیدروژن.۵....
-
اهل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اهالی] 'ahl ۱. شایسته؛ سزاوار.۲. (اسم) خانواده.۳. (اسم) فامیل؛ افراد خانواده و عشیره؛ قوموخویش؛ خاندان.۴. (اسم) کسانی که در یک جا اقامت دارند.۵. (اسم) وابسته؛ علاقهمند؛ پیرو: اهل تریاک، اهل سفر، اهل تسنن.۶. دارای ویژگیها و ا...