کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تریت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ترید› terit نانی که در آبگوشت، اشکنه، شیر، دوغ، و مانند آن خرد کرده باشند.
-
جستوجو در متن
-
ترید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) terid = تریت
-
ثرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ثَرید، معرب، مٲخوذ از فارسی: ترید] [قدیمی] sarid = تریت
-
کشکاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کشکاو› [قدیمی] kaškāb کشک ساییدهشده با آب که نان در آن تریت کنند؛ کشکآب.
-
ترینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tarine ۱. هر خوراک آبدار که نان در آن تر و تریت شود، مانند آبگوشت و اشکنه.۲. = ترخوانه
-
انگشتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'angoštu خوراکی که از روغن داغکرده، آب، و شکر یا شیره با نان تریتکرده درست کنند؛ چنگالی؛ بشتره.