کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] taraffoh ۱. در رفاه و آسایش بودن.۲. آسودگی و تنآسانی.
-
واژههای همآوا
-
طرفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: طرفَة] ‹طرف› (نجوم) [قدیمی] tarfe منزل نهم از منازل قمر پس از نثره: ◻︎ نثره به نثار گوهرافشان / طرفه ز طرف دگر زرافشان (نظامی۳: ۴۶۱).
-
طرفه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: طرفَة] torfe ۱. شگفت.۲. [قدیمی] تازه؛ نو.۳. [قدیمی] خوشایند.۴. (اسم) [قدیمی] هرچیز نادر و شگفت.۵. [قدیمی] سخن ظریف و نیکو.