کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترصیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترصیع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tarsi' ۱. جواهر نشاندن بر چیزی؛ گوهرنشان ساختن؛ مرصع ساختن.۲. (ادبی) در بدیع، آوردن الفاظ و کلماتی در دو مصراع یا دو جمله که در وزن و سجع مطابق باشند، مانند فراش و نقاش، منوّر و مقرّر، گریان و خندان، جلال و کمال، و مانند این بیت...
-
جستوجو در متن
-
مرصع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] morassa' ۱. چیزی که در آن جواهر نشانده باشند؛ جواهرنشان؛ گوهرنشان.۲. (ادبی) ویژگی شعری که دارای آرایۀ ترصیع باشد.