کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترشی
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: toroši (صفت نسبی، منسوب به ترش، اسم) torši ۱. نوعی چاشنی اشتهاآور و ترشمزه که از پروراندن انواع سبزی و میوه، از قبیل بادنجان، خیار، سیر، پیاز، موسیر، و امثال آنها در سرکه تهیه میکنند.۲. از چهار طعم اصلی، مانندِ طعم سرکه.۳. (حاصل مصدر) [مج...
-
واژههای مشابه
-
ترشی پالا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ترشپالا› [قدیمی] toršipālā ظرف فلزی سوراخسوراخ که در آن چیزی صاف کنند؛ آبکش؛ پالاون؛ پالاوان؛ پالونه.
-
جستوجو در متن
-
شیب پالا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی] šibpālā ترشیپالا؛ ظرف مسی سوراخدار برای صاف کردن شربت، ترشی، و مانند آن.
-
مزازت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مزازة] [قدیمی] mazāzat ترشی؛ ملسی.
-
ریصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: ریچار، جمع: رَواصیر] [قدیمی] risār مربا یا ترشیای که از چند چیز درست کنند.
-
ترش با
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: torošbā (اسم) [قدیمی] toršbā نوعی آش که از سرکه یا ترشی دیگر تهیه میشود؛ آش ترش.
-
ترش
فرهنگ فارسی عمید
، قدیمی: toroš (صفت) [پهلوی: turuš] torš ۱. هر چیزی که طعم ترشی داشته باشد.۲. [مجاز] بداخلاق.〈 ترشوشیرین: هر چیزی که دارای مزهای آمیخته از ترشی و شیرینی باشد، مانندِ سرکنگبین؛ میخوش؛ مَلَس.
-
هفت بیجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هفتهبیجار› haft[e]bijār نوعی ترشی که از چند رقم میوه و سبزی درست میکنند.
-
دالار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دالارترشی› dālār نوعی ترشی که با گشنیز ساییده و سرکه درست میکنند.
-
یرالماسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (زیستشناسی) yer[']almāsi = سیبزمینی 〈 سیبزمینی ترشی
-
حموضت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حموضة] [قدیمی] homuzat ۱. ترش شدن؛ ترشمزه شدن.۲. ترشی.
-
خیارشور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xiyāršur خیاری که آن را در آبنمک نگه میدارند و مانند ترشی با غذا میخورند.
-
لیته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) lite ۱. بادمجان پخته و لهیده.۲. ترشی بادمجانِ پخته و لهشده.