کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترجیح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ترجیح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tarjih ۱. برتری دادن؛ مزیت دادن؛ فزونی دادن.۲. برتری.
-
جستوجو در متن
-
مرجوح
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، مقابلِ راجح] [قدیمی] marjuh ترجیحدادهشده؛ برتریدادهشده.
-
تبعیض
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tab'iz بعضی را بر بعضی دیگر بدون دلیل موجّه و عادلانه ترجیح دادن.
-
برگزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) bargozidan گزیدن؛ انتخاب کردن؛ پسندیدن و جدا کردن کسی یا چیزی از میان چند تن یا چند چیز؛ ترجیح دادن.
-
سلیقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سلیقَة، جمع: سَلائِق] saliqe ۱. ذوق برای انتخاب یا ترجیح چیزی.۲. رسم.۳. طبیعت؛ نهاد؛ سرشت.
-
غریب پرست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] qaribparast ۱. آنکه مردم غریب را دوست بدارد و در حق آنان نیکی کند؛ غریبدوست.۲. آنکه غریبهها را به خانوادۀ خود ترجیح دهد.
-
اختیار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'extiyār ۱. (فلسفه) [مقابلِ جبر] آزادی انسان در انجام دادن کاری یا ترک آن: ◻︎ اینکه گویی این کنم یا آن کنم / این دلیل اختیار است ای صنم (مولوی: ۷۹۶)، ◻︎ غیر حق را گر نباشد اختیار / خشم چون میآیدت بر جرمدار؟ (مولوی: ۷۹۷).۲. (تص...
-
تشبیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tašbih ۱. چیزی را به چیز دیگر مانند کردن؛ شبیه کردن.۲. (ادبی) مانند کردن کسی یا چیزی به کس دیگر یا چیز دیگر در صفتی بهوسیلۀ ادات تشبیه. تشبیه دارای چهار رکن است: ۱) مشبه، ۲) مشبهٌبه، ۳) وجه شبه، و ۴) ادات تشبیه.〈 تشبیه بالکنا...