کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: tarak] (زیستشناسی) tare گیاهی دوساله با برگهای دراز و تاخورده. فاقد ساقه است و جزء سبزیهای خوردنی بهصورت خام مصرف میشود. در پختن خوراکهای سبزیدار نیز به کار میرود. ویتامین B و C و آهن دارد. ملین است و دستگاه هاضمه را تقویت میک...
-
آب تره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'ābtare = بولاغاوتی
-
تره بار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تربار› tarebār انواع میوهها و سبزیهای خوردنی.
-
تره تیزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) taretizak = ترتیزک
-
شاه تره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شاهترج، شهترج، شیتره، شیترک، شیطره، شیطرج، شتیره› (زیستشناسی) šāhtare گیاهی خودرو با گلهایش ریز خوشهای قرمزرنگ که مصرف دارویی دارد؛ سرخیوس؛ خامشه.
-
جستوجو در متن
-
کالوخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kālux تَره.
-
کراث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: کُرّاث] (زیستشناسی) [قدیمی] ko(a)r[r]ās =تره
-
زبوده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] zabude = تره
-
تربار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] tarbār = ترهبار
-
حمزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حمزَة] (زیستشناسی) [قدیمی] hamze ترهتیزک.
-
شاه ترج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: شاهتره] (زیستشناسی) šāhtaraj = شاهتره
-
شهترج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: شاهتره] (زیستشناسی) [قدیمی] šahtaraj = شاهتره
-
شیترک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شیتره، شاهتره› (زیستشناسی) [قدیمی] šaytarak = شاهتره
-
شیطره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: شاهتره] (زیستشناسی) [قدیمی] šitare = شاهتره