کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ترانهسرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ترانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) tarāne ۱. (موسیقی) سرود؛ نغمه.۲. (ادبی) دوبیتی: ◻︎ هر نسفتهدُری دُری میسفت / هر غزاله ترانهای میگفت (نظامی۴: ۶۲۷).۳. [قدیمی] تروتازه.۴. [قدیمی] معشوق جوان.۵. [قدیمی] جوان خوشصورت.
-
داستان سرایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) dāstānso(a)rāy(')i ۱. افسانهسرایی.۲. قصهگویی.