کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تدريجي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
راست بالان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمعِ راستبال] (زیستشناسی) rāstbālān گروهی از حشرات با دگردیسی تدریجی، مانند ملخها، جیرجیرکها، آخوندکها.
-
استهلاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estehlāk ۱. (اقتصاد) کاهش ارزش چیزی بر اثر کار، گذشت زمان، یا فرسودگی.۲. (بانکداری) پرداخت کردن وام بهصورت تدریجی و قسطهای معیّن.۳. [قدیمی] از بین رفتن؛ مردن.
-
تورب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tourbe] (زمینشناسی) turb نوعی زغال طبیعی به رنگ قهوهای تیره، دارای ۵۰% تا ۶۰% کربن که به هنگام سوختن بوی آمونیاک میدهد، و از رسوب تدریجی گیاهان آبی، مانند جلبکها و خزهها تولید میشود.
-
بنزن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: benzène] (شیمی) benzen مایعی بیرنگ، با بوی تند، سبکتر از آب، بسیارفرّار، و قابل اشتعال که از تقطیر تدریجی قطران زغالسنگ بهدست میآید و در ساختن رنگ، عطرهای مصنوعی، و مواد منفجره به کار میرود.
-
غسل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] qosl ۱. (فقه) شستشوی تمام بدن طبق دستور شرع، همراه با نیت و برای نزدیکی به خداوند.۲. شستن و در آب فروبردن چیزی برای زایل ساختن نجاست یا چرک آن.〈 غسل ارتماسی: [مقابلِ غسل ترتیبی] (فقه) غسلی که در آن تمام بدن یکمرتبه در آب فرو...