کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخمککامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: kāmak] [قدیمی] kāme =کام۱
-
کامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kāme =مرجان
-
کامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kāme =آبکامه
-
تخمک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) toxmak یاختۀ جنسی تولیدمثل ماده.
-
نرم کامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) narmkāme پردهای که در دنبالۀ استخوان کامی در سقف دهان قرار دارد و زبان کوچک از آن آویزان است؛ شراعالحنک.
-
سخت کامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) saxtkāme قسمت جلوی کام که از دو استخوان کامی تشکیل شده است.