کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تخاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تخاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به تخارستان، ناحیهای در افغانستان قدیم) ‹طخاری› [قدیمی] toxāri ۱. از مردم تخارستان.۲. زبانی از شاخههای مستقل زبانهای هندواروپایی که مردم تخار با آن سخن میگفتند و اکنون از میان رفته است.
-
واژههای همآوا
-
طخاری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به طخارستان [تخارستان]) [قدیمی] toxāri = تخاری
-
جستوجو در متن
-
طخاری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به طخارستان [تخارستان]) [قدیمی] toxāri = تخاری
-
تخاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] toxāre اسبی که در تُخارستان پرورش یافته؛ اسب تُخاری.
-
تجاره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تجار› [قدیمی] tajāre کرهاسب: ◻︎ آنکه تدبیر او سواری کرد / بر جهان تجارۀ توسن (فرخی: ۳۰۷). Δ بعضی این کلمه را تحریف تخاره دانستهاند، منسوب به تخارستان: اسب تخاری.