کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبنگو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبنگو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تبنگوی، تپنگوی، تبنگه، تپنگو، تونگو، تونگه› [قدیمی] tabangu ظرفی مانندِ سبد، طبق، کیسه، یا صندوق: ◻︎ کان تبنگوی اندر او دینار بود / آن ستد زایدر که ناهشیار بود (رودکی: ۵۳۳).
-
جستوجو در متن
-
تونگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تپنگو، تبنگه› [قدیمی] tavange = تبنگو
-
تبنگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tabange = تبنگو: ◻︎ منت از خلق بهر نان چه برم / که جهان چو تبنگهٴ نان است (سوزنی: لغتنامه: تبنگه).