کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تایر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تایر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: tyre] ‹طایر› tāyer لاستیک رویی چرخ اتومبیل، موتور سیکلت، دوچرخه، و مانندِ آن.
-
واژههای همآوا
-
طایر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: طائر] ‹طائر› [قدیمی] tāy(')er ۱. پروازکننده.۲. (اسم) پرنده.۳. (اسم) پرندهای که به آن فال میزنند.۴. (اسم) [مجاز] فال.〈 طایر فلک: [قدیمی] فرشته.〈 طایر قدس: = 〈 طایر فلک
-
جستوجو در متن
-
تیوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: tube، مٲخوذ از فرانسوی یا لاتینی: tube] ti(o)yub محفظهای لاستیکی و گرد با دیوارۀ نازک که از هوا پر میشود و در تایر اتومبیل و امثال آن قرار میدهند؛ تویی.
-
لاستیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: élastique] lāstik ۱. مادۀ جامد، قابل ارتجاع وانعطافپذیر که در تهیۀ روکش چرخ وسایل نقلیه و مانند اینها کاربرد دارد.۲. رویۀ چرخ اتومبیل و وسایل نقلیه؛ تایر.