کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تامین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تامین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] ta'min ۱. آماده کردن.۲. (صفت) آماده.۳. (صفت) دارای امنیت.۴. امنیت داشتن.
-
جستوجو در متن
-
الکترولیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: électrolyte] 'elect[e(o)]rolit ۱. (شیمی) محلولی که جریان برق را رد کند و خود تجزیه شود.۲. (پزشکی) املاح محلولی که بهمنظور تامین املاح بدن بیمار استفاده میشود.