کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاجریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاجریزی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] (زیستشناسی) tājrizi گیاهی علفی و پرشاخه با برگهای پهن و دندانهدار، گلهای سفید و میوههای ریز و سرخرنگ شبیه دانۀ انگور که در طب به کار میرود؛ انگور روباه؛ روباهرزک؛ روباهرزه؛ روباهتربک؛ روسانگروه؛ روسانگرده؛ سکنگور؛ سگنگ...
-
جستوجو در متن
-
روباه تربک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] rubāhtorbak = تاجریزی
-
روباه رزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹روباهرزک› (زیستشناسی) [قدیمی] rubāhraze = تاجریزی
-
روپاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] rupās = تاجریزی
-
روس انگرده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹روسانگروه› (زیستشناسی) [قدیمی] rus[']angorde = تاجریزی
-
سگ انگور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) sag[']angur = تاجریزی
-
سگنگور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سگانگور› (زیستشناسی) sagangur = تاجریزی
-
بارج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] bāraj سکنگور؛ تاجریزی؛ عنبالثعلب.
-
لما
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] lamā عنبالثعلب؛ تاجریزی؛ سکنگور.
-
ثلثان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] salasān عنبالثعلب؛ سکنگور؛ تاجریزی.
-
سکنگور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سگنگور› [قدیمی] sekangur ۱. [مخففِ سرکهانگور] = سرکه۲. [مخفف سگانگور] (زیستشناسی) = تاجریزی