کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تئاتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تئاتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: théâtre] (هنر) te'ātr ۱. نمایشی که در آن بازیگران، نمایشنامهای را در مکانی مخصوص اجرا میکنند؛ نمایش.۲. محل اجرای نمایش؛ تماشاخانه.
-
واژههای مشابه
-
آمفی تئاتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: amphithéâtre] 'āmfite'ātr سالنی به شکل نیمدایره یا بیضی دارای جایگاههای پلکانمانند برای نشستن و صحنهای در پایین که در آن گردهمایی، تئاتر، حرکات نمایشی و مانند آنها برگزار میشود.
-
جستوجو در متن
-
نمایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) na(e,o)māyeš ۱. نشان دادن.۲. جلوه؛ منظره.۳.(تئاتر) بازی در تماشاخانه؛ تئاتر.
-
بازیگرخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (هنر) [منسوخ] bāzigarxāne تماشاخانه؛ تئاتر.
-
آکتور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: acteur] ‹آکتر› 'āktor بازیگر سینما و تئاتر.
-
دکوراسیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décoration] dekorāsiyon ۱. (سینما، تئاتر) تزئین صحنۀ تئاتر یا سینما.۲. تزئینات داخلی ساختمان.
-
هنرپیشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) honarpiše ۱. هنرمند.۲. کسی که در یکی از فنون هنری، مانند نقاشی، موسیقی، یا تئاتر استاد باشد.۳. کسی که در سینما، تئاتر، یا آثار تلویزیونی بازی میکند؛ آرتیست.
-
سن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: scéne] (هنر) sen در تئاتر، قسمتی از سالن که در آنجا نمایش اجرا میشود؛ صحنۀ نمایش.
-
آرتیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی: artiste] 'ārtist ۱. کسی که در تئاتر یا سینما بازی کند؛ هنرپیشه؛ بازیگر.۲. کسی که در یکی از هنرها، مانند نقاشی، موسیقی، و تئاتر مهارت داشته باشد.۳. (صفت) [عامیانه، مجاز] حیلهگر.
-
دکوراتور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: décorateur] dekorātor ۱. (سینما، تئاتر) طراح صحنه.۲. طراح تزئینات.
-
مونولوگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: monologue] (هنر) monolog در تئاتر، قسمتی از نمایش که یک هنرپیشه بهتنهایی در صحنه ظاهر شود و با خود حرف بزند.
-
میزانسن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: mise en scène] (هنر) mizānsen در سینما و تئاتر، تنظیم صحنه و امور فنی و هنری یک نمایشنامه.
-
سالن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: salon] sālon تالار بزرگ برای پذیرایی یا نشان دادن فیلم یا آثار هنری یا تئاتر یا کنسرت؛ اتاق بزرگ.