کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیل زنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کج بیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) kajbil بیل سرکج برای کندن چاه یا هموار کردن زمین.
-
بیل دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) bildār کارگر ساختمان یا کشاورز که با بیل کار میکند.
-
بیل زن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bilzan ویژگی کسی که با بیل زمین را زیرورو میکند.
-
جستوجو در متن
-
کنند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kanand ۱. بیل.۲. نوعی تبر یا بیل سرکج که با آن خار از زمین میکندند: ◻︎ برگیر کنند و تبر و تیشه و ناوه / تا ناوه کشی خار زنی گرد بیایان (خجسته: شاعران بیدیوان: ۱۶۱).