کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
به به
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) bahbah = بَه
-
به آیین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] beh[']āy(')in ۱. آیین نیکو.۲. کسی که دین و آیین خوب دارد.
-
به ره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] berah ۱. بهراه؛ باراه.۲. نیکو.۳. آراسته.۴. مناسب.
-
به سان
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [قدیمی] besān مثل؛ مانند.
-
به گزین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] behgozin ۱. ویژگی کسی که چیزهای خوب را انتخاب میکند.۲. هرچیز بسیار نیکو که از میان چیزهای نیکوی دیگر انتخاب میشود؛ برگزیده.
-
به ناگاه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) benāgāh = ناگاه 〈 بهناگاه
-
به واجب
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [فارسی. عربی] ‹بهواجبی› [قدیمی] bevājeb ۱. بهطور واجب و لازم.۲. چنانکهباید: ◻︎ من ذات تو را بهواجبی کی دانم / دانندۀ ذات تو بهجز ذات تو نیست (منسوب به خیام: لغتنامه: واجب).
-
به ویژه
فرهنگ فارسی عمید
(قید) beviže = ویژه 〈 بهویژه
-
محکوم به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق) mahkumonbeh آنچه در مورد آن حکم صادر شده.
-
مدعی به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق) modda'ābeh خواسته؛ آنچه مورد ادعا است.
-
مایتعلق به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] māyata'allaqobeh آنچه به آن وابسته است؛ آنچه به او تعلق دارد.
-
مبتلا به
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مبتلیٰبه] mobtalābeh مبتلاشده به آن؛ مورد ابتلا.
-
مشبه به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (ادبی) mošabbahonbeh کسی یا چیزی که کسی یا چیزی دیگر را به او یا آن تشبیه میکنند.
-
موصی به
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] (حقوق، فقه) musābeh آنچه مورد وصیت قرار گرفته؛ مالی که بهموجب وصیت باید به مصرفی برسد.
-
بالا به گور
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [قدیمی] bālābegur هنگام دشنام یا نفرین گفته میشود؛ قدو قامتش به گور برود.