کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بهادر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بهادر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [ترکی] [قدیمی] bahādor ۱. شجاع؛ دلیر؛ دلاور.۲. پهلوان.
-
واژههای مشابه
-
بزن بهادر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. ترکی] [عامیانه] bezanbahādor دلاور؛ دلیر؛ پرزور.
-
جستوجو در متن
-
تگین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [ترکی] ‹تکین› [قدیمی] tagin ۱. امیر.۲. دلاور؛ بهادر.۳. امرایی که به حکمرانی ولایتی منصوب میشدند.۴. بنده؛ غلام.