کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنفش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنفش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) banafš کبودرنگ؛ رنگ کبود؛ ترکیبی از رنگ آبی و سرخ.
-
جستوجو در متن
-
کبود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kabud نیلیرنگ؛ آبی سیر یا بنفش پررنگ.
-
کرکهن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کرکهان› (زمینشناسی) [قدیمی] karkahan نوعی کوارتز به رنگ بنفش که در جواهرسازی برای ساختن نگین انگشتر به کار میرود؛ امتیست.
-
گلیسین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: glycine] (زیستشناسی) gelisin گیاهی بالارونده با گلهای کوچک بنفش و آبی که به اشیاء مجاور خود میپیچد.
-
خالواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xālvāš گیاهی از خانوادۀ کاسنی با ساقههای بنفش و برگهای خالدار.
-
میخک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) mixak گیاهی زینتی با گلهای پُرپَر به رنگهای سرخ، بنفش، یا سفید.
-
تورمالین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: tourmaline] (زمینشناسی) turmālin سنگی متبلور به رنگهای زرد، سرخ، و بنفش که در جواهرسازی به کار میرود.
-
یاسمین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹یاسم› (زیستشناسی) yāsamin درختچهای زینتی با گلهای زرد، سفید، یا بنفش؛ یاسمن؛ سمن؛ یاس؛ سجلاط.
-
بادمجان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بادنگان، باتنگان، بادنجان› (زیستشناسی) bādemjān ۱. میوۀ گرد یا دراز گیاهی، به رنگ سیاه یا بنفش با کلاهی سبز که مصرف خوراکی دارد.۲. گیاه یکسالۀ این میوه با برگهای پهن و گلهای ریز بنفش.
-
ارغوانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ارغوان) 'arqavāni به رنگ ارغوان؛ سرخ مایل به بنفش: ◻︎ خوشا با رفیقان یکدل نشستن / به هم نوش کردن می ارغوانی (فرخی: ۳۹۲).
-
اژدهافش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹اژدهاوش› [قدیمی] 'ežde(a)hāfaš مانند اژدها؛ آنچه به شکل و هیئت اژدها باشد؛ اژدهاصورت: ◻︎ همانگه یکی اژدهافش درفش / پدید آمد و گشت گیتی بنفش (فردوسی: ۸/۴۵).
-
لخنیس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] ‹لیخنیس› (زیستشناسی) laxnis گیاهی خودرو با گلهای بنفش، دانههای سیاه و تلخ کوچک، از نوع خیری که بلندیش به یک متر میرسد.
-
جمست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: گمست] ‹جمشت، کمست› jamast نوعی کوارتز پست به رنگ ارغوانی، زرد، سرخ، آبی آسمانی، سفید، و بهویژه بنفش؛ لعل کبود؛ امتیست.
-
سینرر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cineraire] ‹سینره› (زیستشناسی) sinerer گیاه زینتی دارای برگهای درشت و گلهای زیبا و خوشبو به رنگ آبی یا بنفش که در گلدان میکارند.