کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بند و وَرغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
باره بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹باربند› [قدیمی] bāreband جایی که در آن چهارپایان، به اسب را میبستند؛ اسطبل؛ طویله.
-
بیضه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، فارسی] beyzeband کمربند مخصوصی که مبتلایان به فتق بیضه به کمر میبندند.
-
گردن بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گردبندن› gardanband زیوری که زنان به گردن خود ببندند؛ گلوبند.
-
گرگ بند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gorgband گرفتار؛ اسیر؛ دستوپابسته.
-
گل بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] golband ۱. [مجاز] باغبان.۲. گلپیرا.۳. نوعی پارچۀ گلدار.
-
کوچه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kučeband در، سد، یا بندی که در سر کوچه میساختند: ◻︎ سیلاب را ملاحظه از کوچهبند نیست / زنهار پیش دیدۀ من آستین مگیر (صائب: لغتنامه: کوچهبند).
-
ماست بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) māstband کسی که ماست مایه بزند؛ کسی که ماست درست میکند.
-
خاتم بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] xātamband = خاتمکار
-
خازه بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) xāzeband کسی که خازه به دیوار میمالد؛ گِلکار.
-
دهان بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dahānband ۱. آنچه جلو دهان ببندند.۲. پوزبند که به دهان حیوانات بزنند.۳. [مجاز] چیزی که به کسی بدهند که در امری سکوت اختیار کند یا اسراری را فاش نکند.
-
غداره بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [سنسکریت. فارسی] [قدیمی] qad[d]āreband =قدارهبند
-
قداره بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [مٲخوذ از سنسکریت. فارسی] [قدیمی] qad[d]āreband ۱. کسی که قداره به کمر ببندد.۲. [مجاز] کسی که با توسل بهزور به مقاصد خود میرسد.
-
پای بند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی، مجاز] pāyband = پابند
-
پری بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی، عامیانه] pariband = پریافسا
-
پستان بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pestānband پارچهای که زنان در زیر پیراهن روی پستانهای خود میبندند.