کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بقعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بقعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: بقعَة، جمع: بِقاع] boq'e ۱. بنایی که بر بالای آرامگاه ائمه و بزرگان ساخته میشود.۲. [قدیمی] ناحیه.۳. [قدیمی] خانه.۴. [قدیمی] خانقاه؛ صومعه.
-
واژههای همآوا
-
بغات
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: بغاة، جمعِ باغی] [قدیمی] boqāt = باغی
-
جستوجو در متن
-
بقاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ بُقعَة] [قدیمی] beqā' = بقعه
-
فریش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی، مُمالِ فِراش] [قدیمی] feriš هر نوع گستردنی، مانندِ فرش، بستر، و رختخواب: ◻︎ که خوبانی که درخورد فریشاند / ز عالم در کدامین بقعه بیشاند؟ (نظامی۲: ۲۴۳).