کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعدي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سه بعدی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی) [فارسی. عربی] (ریاضی) sebo'di طول، عرض، و عمق؛ سهدوری؛ ابعاد ثلاثه.
-
جستوجو در متن
-
سه دوری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] (ریاضی) seduri = سهبعدی
-
استرئوسکپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: stéréoscope] 'estere'oskop دستگاهی که به کمک آن از دو قطعه عکس که با زاویههای کماختلاف از یک منظره گرفته شده تصویری سهبعدی تهیه میشود.
-
پرسپکتیو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: perspective] perspektiv ۱. تصویر فضایی یا سهبعدی یک شیء، ساختمان، یا منظره.۲. تکنیکهایی که به کمک آن میتوان با بهرهگیری از قوانین دیدگانی و مهندسی از مناظر و اشیای سهبعدی، تصاویری رسم کرد که بزرگی، کوچکی، دوری، و نزدیکی هر جزء در...
-
فضا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فضاء] fazā ۱. (فلسفه، فیزیک) جهان سهبعدی بیکران که اجسام و رویدادها در آن هستند یا اتفاق میافتند.۲. ناحیۀ آن سوی جو یا منظومۀ شمسی.۳. محیط: فضای اختناقآور.۴. ساحت: فضای منزل دَم دارد.