کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعثت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بعثت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: بعثة] be'sat ۱. برانگیختن.۲. فرستادن.
-
واژههای همآوا
-
باسط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] bāset ۱. گستراننده؛ گشاینده؛ فراخکننده؛ فراخیدهنده.۲. (اسم، صفت) از نامهای خداوند.
-
جستوجو در متن
-
مبعث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] mab'as ۱. مکان یا زمان بعثت.۲. [مجاز] روز بیستوهفتم ماه رجب که روز بعثت پیامبر اسلام است.
-
سابقین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ‹سابقون› [قدیمی] sābeqin ۱. [جمعِ سابق] = سابق۲. گذشتگان.۳. کسانی که در بدو بعثت پیغمبر اسلام و پیش از آغاز غزوات، اسلام آوردهاند، که از زنان، خدیجه و از مردان، علیبن ابیطالب، زیدبن حارثه، ابوبکربن ابیقحافه، عثمانبن عفّان، زبیربن ...