کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
بتا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [یونانی] betā دومین حرف الفبای یونانی که بهصورت β نوشته میشود، این حرف و اسم آن را در پارهای از علوم عنوان برخی از اشیا قرار دادهاند: ذرات بتا، اشعهٴ بتا.
-
بتا
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) ‹بهل تا، بل تا› [قدیمی] betā بگذار؛ بهل: ◻︎ بتا هلاک شود دوست در محبت دوست / که زندگانی او در هلاک بودن اوست (سعدی۲: ۳۵۲).